سبک زمینه 5 شب اول محرم
اشعار در ادامه مطلب می باشد.
شب اول
غمدیده ام / غمگساری نیست
غیر " هانی" و / " طوعه" یاری نیست
شده ام بی یار و یاور جون به لب اومده
تک و تنها مانده ام من حال و روزم بده
از اهالی / کوفه دلخورم
واسه تو آقا / غصه میخورم
درمونده ام / بی پناهم من
خسته و تنها / غرق آهم من
میخونم با التماس و سوز و گریه نیا
خواهشی دارم آقاجون با رقیه نیا
کوچه پس کوچه / شده مسکنم
به هوای تو / سینه میزنم
دلخونم من / از غمت مولا
کم این عبد و / کرمت مولا
از سر دارالعماره میخونم اقا
میزند بر سینه و سر حضرت زهرا
لب تشنه ام / فدای سرت
گریه میکنم / برا خواهرت
صیّادانی / مست و دل شادن
شمر و خولی و / همه آمادن
بأبی أنت و أمی شاه شیب الخضیب
أنت فی قلبی حسین جان مه خدالتریب
دلم از غمت / دیگه شد کباب
امون از دل / خانومت رباب
****
شب دوم
کرببلا / بحر غم ها شد
در دل صحرا / خیمه برپا شد
محمل ناموس حیدر با وقار اومده
در حوالی های شهر کوفه اردو زده
ز حج اومده / پسر بتول
یکی نیست بگه / "زیارت قبول"
غاضریه / بوی خون میده
از خدا دوره / هرکی ترسیده
الامان از فتنه های ساعت حادثه
کربلا جای حبیب و مسلم و عابسه
ولی اون طرف / شور و هلهله ست
شمر و خولی و / زجر و حرمله ست
دل محزونه / دیده خون باره
میخونه زینب / با خود همواره
السلام ای وادی غم تربت کربلا
السلام ای شهر ماتم تربت کربلا
غم و غصه ها / مال زینبه
سال شصت ویک / سال زینبه
این سرزمین / محشر کبراست
مقتل پور / حضرت زهراست
میزند بر سینه و سر جبرئیل امین
شاه دین از روی مرکب میخورد بر زمین
تیر و سینه اش... / تیغ و حنجرش...
مادرش میاد / بالای سرش
****
شب سوم
بارون بارون / داره میباره
آسمون دل / غصه ها داره
عطر و بوی غم پیچیده سینه زن ها بیان
شب شب سوم رسیده سینه زن ها بیان
تا همیشه من / با رقیه ام
بی قرار یک / یا رقیه ام
در دل شب / فک کنم جون داد
از روی ناقه / تا زمین افتاد
مادری پهلوشکسته با دلی خون رسید
وای من ای داد بی داد زجر ملعون رسید
ناسزا میگفت / حرف بد میزد
یا که بی حیا / با لگد میزد
روضه خونی / در حرم خوبه
امشبو میریم / کنج مخروبه
دختر کم سن و سالی به سری بوسه زد
لب خشکی بر رگای حنجری بوسه زد
لکنت زبون / داره دردونه
یا أبا أبا / أبا میخونه
زخم کاری / بر تنش داره
رأسی بر روی / دامنش داره
خم شد و لب را به روی لب بابا گذاشت
از روی رأس بریده دیگه سر بر نداشت
همه ی تنش / زده آبله
باید احتیاط / کنه غسّاله
****
شب چهارم
من زینبم / وارث حیدر
دختر زهرا / جان پیغمبر
بدهی اذن جهادم میروم میدون
نه که با پا بلکه با سر میدوم میدون
روی قلب من / پا نمیذاری
دیگه غم نخور / تا منو داری
طفلان من / هر دو سربازن
هر دو مشتاق / اذن پروازن
بپذیر این تحفه را از من بی سرپناه
دست رد بر سینه ی من نزنی یا اخاه
همه هستی ام / فدای سرت
فدای تو و / علی اکبرت
طفلان من / هر دو آمادن
هر دو چون سروی.../ شاخ شمشادن
دلمو نشکن برادر دل شکسته ترم
قسمت میدم حسین جان به جون مادرم
بذا تا برن / دلو خون نکن
منو بیش از این / پریشون نکن
شکرلله / روسپیدم من
دو علی اکبر / پروریدم من
نکنه اشکی بریزی که منو میکشی
بمیره زینب نبینه خجالت میکشی
همه رفته اند / ز برت حسین
بمیره برات / خواهرت حسین
****
شب پنجم
حالا که من / در حرم ماندم
یکّه و تنها / غرق غم ماندم
گهواره خالی اصغر آتیشم میزنه
غارت خلخال و معجر آتشم میزنه
زیر دست و پا / به خدا قسم
آخرش عمو / به تو میرسم
سوی میدان/میروم عمه
میدود شمر و / میدوم عمه
میخونم زیر لب حالا أنا إبن الکریم
و "فَدَیناهُ" -عموجان- و " بِذِبح عَظیم"
روی نیزه ها - می برند عبات
الهی عمو - بمیرم برات
دست خود را - میدهم از دست
از تولایت / میشوم سرمست
حنجرم شد پاره پاره به فدای سرت
به گمون از ره رسیده فاطمه مادرت
جون اکبرت / بغلم بگیر
جون اصغرت / بغلم بگیر
ای وای ای وای / در دل گودال
بعد از این دیگر / میشوی پامال
پیش چشمان سکینه شمر بی چشم و رو
می نشیتد روی سینه شمر بی چشم و رو
سر من به نی / سر تو به نی
عاقبت عمو / میره بزم می